روز مباهله
استاد پناهیان
پناهیان: چرا ما باید از یک ادبیاتی استفاده کنیم که هم برای خیلیها سوء تفاهم شود، و هم خیلیها متوجه نشوند؟! اگر با ادبیات واقعبینانه صحبت کنیم و از انقلاب دفاع کنیم، اسلحۀ دشمن را از دستش گرفتهایم. امروز واقعیتها آنقدر به نفع انقلابیگری شده که هیچ نیازی به سخنان آرمانگرایانه نداریم … هنگامی که ابوموسی اشعری به عنوان نمایندۀ امیرالمؤمنین(ع) در حال مذاکره با نمایندۀ معاویه در محل مذاکرات بود، امیرالمؤمنین(ع) به او نامهای نوشتند که این نامه در نهج البلاغه آمده است. حضرت در این نامه از قیامت، آرمانهای رسول خدا(ص) یا ارزشهایی که باید حاکم شود، سخن نگفت. بلکه با ادبیات واقعبنیی سخن گفت و فرمود: «ای ابوموسی! تجربه را زیر پا نگذار، کسی که به تجربه و عقل بیاعتنا باشد شقیّ است»
حجت الاسلام پناهیان در مراسم فرزندان انقلاب در دانشگاه آزاد اسلامی بر استفاده از ادبیات واقعبینانه به جای ادبیات انقلابی تأکید کرد. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی مهم را میخوانید:
بهترین کار در نبرد نرم،خلع سلام دشمن است
در نبرد افکار و مبارزۀ اندیشهها، کلمات و مفاهیم حکم اسلحهها و مهماتی را دارند که هر کسی در خشاب تفکر خودش ذخیره کرده و آن را به طرف خصم اندیشه میفرستد. نبرد سخت قواعد خاص خودش را دارد. اما در نبرد نرم بهترین نبرد این نیست که شما با اسلحۀ خودت در مقابل دشمن بایستید و از این مهمات علیه یکدیگر استفاده کنید. یعنی بهترین نبرد این نیست که هر کسی از ادبیات خودش علیه ادبیات خصم استفاده کند و آن را بزند یا حقانیت خودش را اثبات کند. بلکه بهترین کار در نبرد نرم این است که طرف مقابل خودت را خلع سلاح کنی. آنوقت او دیگر سلاحی ندارد که بهوسیلۀ آن سلاح، شما را بزند. البته در نبرد سخت هم اگر بشود این کار را انجام داد-یعنی انبار مهمات دشمن را نابود کرد تا مهماتی برای جنگیدن نداشته باشد، خیلی خوب است.
الان احتیاج به «همدلی و همزبانی» داریم و امکاناتش بیش از هر زمانی مهیاست/شیوۀ همدلی و همزبانی بر اساس آیۀ قرآن
این شیوه از مبارزه در آیات قرآن تصریح شده است، خداوند میفرماید: «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ»(نحل/125) یعنی اگر میتوانی با آنها مجادله کن؛ آنهم مجادله به شیوۀ بهتر. این مجادله یعنی اینکه به طرف مقابل بگویی: «تو چه چیزی را قبول داری؟ هر چیزی را قبول داری، از همانجا شروع میکنیم.» نه اینکه بگویی: «من اینها را قبول دارم و تو آنها را قبول داری، پس بیا با هم بجنگیم!» بلکه معنایش این است که بگوییم: «تو کدام طرف ایستادهای؟ من هم میآیم و همانطرف میایستم و همانطوری که تو نگاه میکنی، نگاه میکنم.» در این صورت هم همدلی بیشتر میشود و هم همزبانی. ضمن اینکه بددلی پیش نمیآید و ناهمزبانیها هم از بین میرود.
الان ما واقعاً در شرایطی قرار گرفتهایم که هم به «همدلی و همزبانی» بیشتر احتیاج داریم و هم امکاناتش را بیشتر از هر زمان دیگری داریم.
توحید
آمدهاست گروهی نزد پیامبر اسلام آمدند و از او خواستند خداوند را برای ایشان توصیف نماید. در پاسخ سوال کنندگان سوره توحید نازل شد[۳]:
بگو او خداوند یگانهاست (۱) خداوند صمد (۲) نه فرزند آرد و نه از کسی زادهاست (۳) و او را هیچ کس همتا نیست (۴) (توحید) [۴]
وینسنت کرنل، اسلام پژوه، در شرح مفهوم توحید در اسلام جملات زیر را از علی بن ابیطالب نقل میکند:
این سخن که خداوند یکی است، بر چهار قسم است: دو قسم از آن چهار قسم بر خداوند جایز نیست، دو قسم در مورد خداوند صحیح است.
اما آن دو قسمی که صحیح نیست، سخن کسی است که با گفتن یک، عدد را در نظر گرفتهاست. این جایز نیست زیرا [خداوند] چیزی که یک بوده و دومی ندارد، در مبحث اعداد وارد نمیشود. مگر نمیبینی که هر کس بگوید: خداوند یکی از سه نفر است کافر است و [نیز] کسی که بگوید: او یکی از مردم است و قصدش نوعی از جنس باشد در مورد خداوند صحیح نیست. زیرا این شباهت دادن است و پروردگار ما، از این سخن بالاتر است.
عقاید اسلامی
بسم رب شهداوصدیقین